افتادن اولین دندان
دیروز ظهر دندون جلوی آرمان ردیف پایین افتاد. البته من فکر میکنم خیلی زوده. شاید بخاطر اینه که پسرم خیلی کم شیر میخوره. این اتفاق ظهر موقع ناهار خونه باباجون افتاده و باباجون دندون پسرمو لای دستمال کاغذی پیچیده و بهش گفته که بذارتش زیر بالشش تا فرشته ها دندونش رو بردارن و بجاش براش کادو بذارن. بابا احسانم دیروز بعدازظهر کادو رو که یه جورچین بن تنی بود خرید و صبح قبل از بیدارشدن گل پسر گذاشت بالای سرش. صبح خیلی ذوق زده شده بود. دیروز یادم افتاد که این اولین دندون آرمان بود که درآورده بود و سر دراومدنش پسرم خیلی اذیت شد و حالا هم که راحت افتاد. جالب اینجاست که بابا احسان می گفت: به مدرسه زنگ بزن و به معلمش بگو حواسش باشه نکنه بچه ها آرمانو مسخر...